چندیست که دشمنان با راه های جدید قصد دارند اذهان شیعه را با نشانه گرفتن بال سرخ مخدوش کنند و شبهاتی از قبیل عدم وجود حضرت علی اصغر(سلام الله علیه) و حضرت رقیه(سلام الله علیها) در کربلا را بیان کرده اند.
خوب بود هم آنان و هم بچه شیعه ها کتب معتبر تاریخی را می خواندند یا مطلع بودند که از مغلطه این فرصت طلبان و به اصطلاح روشن فکران در امان می ماندند.
این ادعاها در ابتدا ممکن است مهم به نظر نرسد ولی از این ادعاها اهداف شومی دنبال می شود.
یکى از قبورى که در شام واقع است ، قبر حضرت رقیه بنت الحسین(علیها السلام) است.
در کتاب منتخب التواریخ نیز داستانی معتبر و زیبا آمده است که مهر اثباتی بر این ادعا می زند.
« شیخ محمد على شامى به من گفت: پدر بزرگ مادرى من سید ابراهیم دمشقى سه دختر داشت.
دختر بزرگ ، شبى در خواب حضرت رقیه را مى بیند که حضرت رقیه به او می گوید:
به پدرت بگو که به والى شام خبر بدهد که در قبر من آب افتاده ، بیاید و تعمیر کند. دختر خواب را به پدر مى گوید ولى پدر می ترسد و خبر نمى کند.
شب دوم دختر وسط و شب سوم نیز دختر سوم همین خواب را می بینند و شب چهارم خود سید ابراهیم آن حضرت را در خواب مى بیند و با عتاب به او مى گوید: چرا به والى خبر نمىدهى؟!
سید نزد والى شام رفت و ماجرا را گفتو .الى دستور داد علماى شیعه و سنى آمدند. والى گفت: قفل حرم به دست هر کس باز شود او متصدّى نبش قبر است.
قفل فقط به دست سید ابراهیم باز شد. سید قبر را نبش کرد و آن بچه را بیرون آورد و در بغل نگه داشت و قبر را تعمیر کرد. سید پس از پایان کار از خدا خواست خدایا پسرى برایم عطا کن.
دعاى او قبول شد و سید مصطفى به دنیا آمد. والى شام ماجرا را به سلطان عبدالحمید عثمانى نوشت. سلطان عبدالحمید سید ابراهیم را متولى قبور شریفه کرد.» (منتخب التواریخ ، ص388 ، چاپ اول )
این ماجرا گویا در سال 1280 هـ.ق روى داده است. همین الآن تولیت قبور شریفه به دست سید عباس است که پسر سید مصطفى است و ایشان زنده هستند و شبهه افکنان می توانند سوال کنند.
همچنین در بسیاری از کتب تاریخی معروف دیگر در بین شیعیان و اهل سنت و همچنین مقاتل معتبری مثل لهوف و نفس المهموم نیز وجود ایشان ثابت است.
کاش بدانیم عمه جان زینب(علیها السلام) و رقیه(علیها السلام) این همه سختی را تحمل کردند که به ما یاد بدهند چگونه باید از امام زمان اطاعت کرد و همیشه یار و یاور امام بود.
بچه شیعه! حضرت رقیه(علیها السلام) واسه من و تو سیلی خورد ، واسه من و تو تنش کبود شد و واسه ما سرش شکست که بهمون یاد بده چگونه باید برای امام زمان خود و احیای دین تبلیغ کرد و تا پای جان زیر عَلم حق ایستاد.
کاش انتظار را از حضرت رقیه(علیها السلام) یاد بگیریم که چگونه در خرابه مضطرانه منتظر پدر مهربان و امام زمان خودش بود.
منتظران ! اگه یه سیلی هم واسه امام زمان خوردیم عیبی نداره ،
اگه چند نفر ما رو به تمسخر هم گرفتن عیب نداره ،
یادمون باشه همه جا فقط باید از امام زمان خود دفاع کنیم.
چندی پیش چقدر زیبا فرمودند استاد قرائتی :
« کسانی که دو لیتر برای امام زمان گریه می کنند ولی حاضر نیستند که یک سیلی برای امام زمان بخورند ،
نمی توانند یار آن حضـرت باشند! »
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: